دروغ هایی که به خود می گوییم، کتابی است که ظاهرا درباره ی روان درمانی است،اما
در واقع درباره معنای آدم بودن است.
همه ی ما به خودمان دروغ می گوییم تا از درد زندگیمان اجتناب کنیم.
ما انسان کاملی نیستیم و موظف به بیان حقایق به خود و دیگران هستیم
با این کار، یعنی دیدن دروغ هایی که به خود می گوییم
راهی برای زیستن در حقیقت و با یکدیگر می یابیم.
شنیدن حقیقت از دیگری به معنای تسلیم او شدن نیست، بلکه به این معناست
که به چیزی بزرگتر تسلیم شده ایم: حقیقت
علت مشکلات ما چیست؟
آیا شما در زندگی گیر کرده اید؟ آیا نمی دانید چرا؟
آیا چیزی اشتباه به نظر می رسد ، اما شما نمی توانید بفهمید که آن چیست؟
در کتاب دروغ هایی که به خود می گوییم، جان فردریکسون روش هایی را که ما خودمان را گول می زنیم را به تفسیر بیان کرده است.
او از طریق ده ها داستان و نمونه نشان می دهد که علت ظاهری مشکلات ما تقریبا هرگز علت واقعی نیست.
علاوه بر این ، او ما را با مشکلاتی که با آنها دست و پنجه نرم می کنیم
و با یا چیزهایی که باعث ترس ما در زندگی هستند روبه رو می کند.
فردریکسون نشان می دهد که چگونه دروغهایی را که به خودمان می گوییم بشناسیم
و با حقایقی که از آنها دوری کرده ایم روبرو شویم و
وقتی جواب ما رد مقابل چیزی منفی است ، از گفتن بله دست برداریم.
اگرچه ممکن است برای فرار از درد به دروغ پناه ببریم ، ولی چسبیدن به خیالات واهی، در واقع منشأ رنج بیشتر می شود.
این کتاب نشان می دهد که چگونه می توانیم با رها کردن دروغ و مواجهه با واقعیت ، زندگی بهتری ایجاد کنیم.
همچنین نشان می دهد که راه درمان صرفا یک گفتگو نیست.
این یک رابطه بین دو نفر است که به مواجهه با عمیق ترین حقیقت های زندگی ما اختصاص یافته اند تا بتوانیم شفا یابیم